گناه زنا (قرآن)در آیات قرآن، زنا به عنوان یک گناه و معصیت معرفی شده است. ۱ - مقایسه زنا و گناهان دیگرگناه شرک و آدمکشی، بزرگتر از گناه زنا: «وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ ...؛و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمىخوانند؛ و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمىكشند؛ و زنا نمى كنند....» ترتيب جملههاى «والّذين لايدعون ...»، «لايقتلون» و «لايزنون» بيانگر ترتيب رتبى مطلب فوق است. ۲ - گناهی منفورزنا، گناه و معصيتى زشت و مورد تنفّر: ۱. «وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَ أَلْفَيا سَيِّدَها لَدَى الْبابِ قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِيمٌ يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا وَ اسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخاطِئِينَ وَ قالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِي ضَلالٍ مُبِينٍ وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جاءَهُ الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلى رَبِّكَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ قالَ ما خَطْبُكُنَّ إِذْ راوَدْتُنَّ يُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما عَلِمْنا عَلَيْهِ مِنْ سُوءٍ قالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ؛ و آن زن كه یوسف در خانه او بود، از او تمنّاى كامجويى كرد؛ درها را بست و گفت: بيا به سوى آنچه براى تو مهيّاست! يوسف گفت: پناه مى برم به خدا! او -عزیز مصر- صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامى داشته؛ آيا ممكن است به او ظلم و خیانت كنم؟! به يقين ستمکاران رستگار نمىشوند. و هر دو به سوى در، دويدند (و در حالى كه همسر عزيز، يوسف را تعقیب مىكرد)؛ پيراهن او را از پشت كشيد و پاره كرد. و در اين هنگام، همسر آن زن را نزديك در يافتند. آن زن گفت: كيفر كسى كه بخواهد نسبت به خانواده تو خيانت كند، جز زندان يا عذاب دردناك، چيست؟! يوسف! (از اين جريان)، صرفنظر كن؛ و تو نيز اى زن از گناهت استغفار كن، زيرا تو از خطاكاران بودى. اين جريان در شهر منعكس شد؛ گروهى از زنان شهر گفتند: همسر عزيز، غلامش را به سوى خود دعوت مىكند. (عشق اين جوان)، دراعماق قلبش نفوذ كرده؛ ما او را در گمراهى آشكارى مىبينيم. پادشاه گفت: او را نزد من آوريد. ولى هنگامى كه فرستاده او نزد وى آمد، يوسف گفت: به سوى آقايت بازگرد، و از او بپرس ماجراى زنانى كه دستهاى خود را بريدند چه بود؟ به يقين پروردگار من به نيرنگ آنها آگاه است. پادشاه آن زنان را طلبيد و) گفت: به هنگامى كه يوسف را به سوى خويش دعوت كرديد، جريان كار شما چه بود؟ گفتند: منزّه است خدا، ما هيچ خطا و عيبى در او نيافتيم! در اين هنگام همسر عزيز گفت: الآن حق آشكار گشت. من بودم كه او را به سوى خود دعوت كردم؛ و او از راستگویان است.» ۲. «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً ...؛و نزديك زنا نشويد، كه كار بسيار زشت، و راه بدى است!» از امام باقر علیهالسلام روايت شده كه مراد از «فاحشه» گناه و معصیت است. ۳. «... وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً؛... و زنا نمى كنند؛ و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد! عذاب او در روز قیامت مضاعف مىگردد، و هميشه با خواری در آن خواهد ماند.» برداشت فوق از وعده عذاب دو برابر و خلود در جهنّم استفاده مىشود. ۳ - عناوین مرتبطحکم زنا (قرآن). ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۵، ص۴۱۰، برگرفته از مقاله «گناه زنا». |